من پنجمین و آخرین فرزند یک خانواده مذهبی هستم و در یکی از محلههای قدیمی تهران بهدنیا آمدم. پدرم از کودکی در محله قناتآباد زندگی میکرد و مادر مرحومم تا قبل از ازدواج همراه خانوادهاش در محله خانیآباد ساکن بود. بهقول معروف بچه جنوب شهر تهرانم.
*گویا پدرتان هم ذاکر اهل بیت(علیهمالسلام) بودند؟
بله،
پدر و عموی مرحومم ذاکر اهل بیت(علیهمالسلام) بودند. هنوز پدرم با وجود
سن و سال بالا در بعضی هیاتهای قدیمی و بهخصوص هیاتهایی که خودش جزو
بانیان آن بوده، مدح ائمه را میگوید.
*مداحی در مجالس اهل بیت(علیهمالسلام) را از چه زمانی شروع کردید؟
از
دوران کودکی با تشویق پدر و عمویم در مجالس مذهبی مداحی میکردم اما
بهصورت رسمی و جدی از ۱۷ سالگی وارد این حیطه شدم. آن زمان هر هفته در
منزل یکی از اساتیدم هیاتی در شبهای جمعه برگزار میشد و من به تشویق آنها
در آن مجلس روضه میخواندم. اولین باری که میخواستم در جمعبزرگسالان هیات
مداحی کنم، ابتدا به امام زمان(عج) توسل کردم. بعد شعری در مدح حضرت
خواندم و ذکر را شروع کردم. البته آن مجلس هنوز هم در شبهای جمعه برگزار
میشود و جمعیت زیادی در آن شرکت میکنند اما من بعد از مدتی بهدلیل دوری
راه، توفیق شرکت در آن مجلس را از دست دادهام.
*منظورتان از اساتید که به آن اشاره کردید آقایان مداح بودند؟
خیر، زمان تحصیل در دبیرستان البرز تهران بهیادگیری علوم دینی و تحقیقات مذهبی علاقه زیادی نشان میدادم. برای همین معلمین مدرسه مرا به دو نفر از اساتید علوم دینی معرفی کردند. با تاکید آنها مطالعات عربی را هم شروع کردم.
*در کنار مداحی بهکار خاصی هم مشغولید؟
از
دوران جوانی همراه با درس خواندن تدریس هم میکردم. بعد از گرفتن دیپلم،
در رشته علوم آزمایشگاهی دانشگاه علوم پزشکی ایران پذیرفته شدم. همزمان با
تحصیل، به یادگیری دروس دینی هم پرداختم. بعد از پایان دانشگاه و خدمت
سربازی با وجود اینکه معلم دینی چند دبیرستان بودم، یکبار دیگر برای تحصیل
در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی در کنکور شرکت کردم. علاوه بر این
بهعنوان کمکویراستار کتابهای علوم دینی و عربی کنار یکی از اساتید وارد
کار ویراستاری شدم.
*چه شد که از مداحی وارد مناجاتخوانی و دعاخوانی شدید؟
از سال ۷۳ همراه چند نفر از دوستان یک گروه چهار نفره را تشکیل دادیم و به سفارش مدارس، سرودهای مذهبی را به مناسبتهای مختلف در استودیو ضبط میکردیم و در قالب آلبومهای کاست به آنها میدادیم. درواقع یکی از مدارس تهران تهیهکننده کار بود و ما چهار نفر با نام گروه «مصفا» کار را انجام میدادیم. کار خوبی بود. تقریبا برای خیلی از جوانان جای کاستهای موسیقی غربی را گرفته بود.
همان ایام بود که کار دعاخوانی را هم شروع کردم. موسسه امام رضا(ع) طرحی به نام «عترت» را انجام میداد و قرار بود ۱۴ «سیدی» بهنام وجود مقدس چهارده معصوم(علیهمالسلام) تولید کنند. به ما پیشنهاد دادند در پروسه تهیه «سیدی» با آنها همکاری کرده و نمایشنامهها و سرودها را اجرا کنیم.
بعد از آن قرار شد ادعیه و زیارتهای مربوط به آن امام در هر «سیدی «آورده شود. بدین ترتیب شروع کار دعاخوانی من در همان موسسه امام رضا(ع) و در پروسه تولید «سیدی»های «عترت» بود. البته چون من و دوستان ناممان را روی «سیدی»ها نمینوشتیم، کسی ما را نمیشناخت و برای سفارش کار با موسسه امام رضا(ع) تماس میگرفتند.
*برای مناجاتخوانی از الگوی خاصی پیروی میکردید؟
دعاخوانی موضوعی نیست که اگر بخواهید حرفهای شوید نیاز به تعلیم دستگاههای موسیقی داشته باشد. یعنی اصلا لازم نیست برای دعا آهنگ ساخت بلکه دعا خواندن کاملا جوششی است. یعنی وقتی کسی قصد میکند دعایی را بخواند، بعد از توسل به اهل بیت(علیهمالسلام) باید به مفهوم جملات توجهداشته باشد.
بهعنوان مثال وقتی میگویید: «فالان من عذابک من یستنقذنی» جمله را طوری باید ادا کنید که این معنا را برساند که اگر الان در عذاب تو بیفتم، کیست که من را نجات دهد. بهعبارت دیگر لحن دعا خواندن باید مطابق بر معنا باشد تا تاثیرگذاری آن حداکثر شود. در دعا و مناجاتی که ائمه(علیهمالسلام( میخواندند، رکن جذاب همین گرمی صدا ناشی از تطابق لحن با معنا بوده که مردم را سمت دعا میکشاند. بنابراین شرط اول دعاخوانی، دانستن ادبیات عرب در حدی است که معانی را بدانیم. بعد از آن لحن خوب و صدای جذاب میتواند موثر باشد. البته بیتوجهی به معانی دعا میتواند آن را تا اندازه آوازخوانی تنزل دهد. این مسئله باید مورد توجه علمای دین باشد تا حرمت ادعیه حفظ شود.
*با وجود اینکه مناجاتهای شما بهخصوص دعای عهد مدام از رادیو و تلویزیون پخش میشوند چرا مردم تصویر شما را نمیبینند؟! دلیل حضور کمرنگ شما در مصاحبه با صداوسیما و مطبوعات چیست؟
راستش را بخواهید علاقهای به شناخته شدن در بین مردم ندارم. چون از دوران کودکی و نوجوانی که با تشویق پدر و عمویم و بعد از آن با تشویق اساتید وارد این کار شدم یاد گرفتم تلاش کنم اثری در شأن آن بزرگواران خلق کنم تا آن اثر به یادگار بماند و شناخته شود، نه اینکه خودم را به مردم بشناسانم. تا بهحال در بسیاری از برنامههای تلویزیونی مربوط به ادعیه و زیارتها از من دعوت کردهاند بهعنوان کارشناس میهمان یا کارشناس تلفنی حضور داشته باشم اما قبول نکردهام. چون در فضایی که من کار کردهام جاییبرای چهره شدن و خودنمایی وجود ندارد.
فکر
میکنم در طول ۱۹ سالی که کار دعاخوانی را انجام میدهم، حدودا دو بار
مفاتیح را کامل خواندهام و صحیفه سجادیه را برای موسسهای که صحیفه گویا
تهیه میکرد ضبط کردهام اما در میان تمام دعاها، فضای ضبط دعای عهد فضای
خاصی بود که هیچوقت از یادم نمیرود ولی در مجموع دعای صباح و زیارت
آلیاسین را بیشتر دوست دارم.
*کمی هم درباره زندگی خانوادگیتان بگویید. همسرتان خیلی ساکت است!
نکتهای
که مایلم درباره همسرم بگویم این است که او خیلی به دعا خواندن من آن طور
که مردم اهمیت میدهند توجهی ندارد. مرتب هم میگوید «فکر نکن خبریه!» فکر
میکنم اگر چنین همسرانی در کنار افرادی مثل من باشند شاید بهتر بتوانند
خدمت اهل بیت(علیهمالسلام) را انجام دهند و دچار عجب و غرور نشوند. درواقع
همسرم همیشه ترمزی برای غرور من بوده. به همین دلیل فکر میکنم اگر تمام
خالقان آثار دینی چنین همسرانی داشته باشند، کسی دچار منیت و شهرتطلبی
نمیشود. چون دائم تذکر میدهد و یادآوری میکند که برای جلب رضایت مردم،
رضای اهل بیت(علیهمالسلام) را از دست ندهم.
نظر شما چیست؟ حرفهای آقای فرهمند را تایید میکنید؟
طبیعی است هر انسانی دوست دارد دیده شود اما کسی که در فعالیتهای مذهبی وارد میشود و موفقیتی بهدست میآورد باید بداند که موفقیتش را مرهون لطف خدا و اولیاء الهی است. به همین دلیل باید مراقب باشیم کاری نکنیم که موجبات برخورداری از این لطف را از بین ببریم. البته آقا محسن خودش مراقب است این برکت را از دست ندهد. اینطور نبوده که فقط تذکرات من موثر باشد. من صدای او را خیلی دوست دارم و همیشه با نوای دعا خواندنش به آرامش میرسم ولی در عین حال معتقدم این حنجره، حنجرهای نظرکرده است. به همین دلیل نمیخواهم اتفاقی بیفتد که او این فیض را از دست بدهد.
اگر موافقید به دوران ازدواجتان برگردیم. وقتی 11 سال قبل میخواستید به خواستگاری آقای فرهمند پاسخ مثبت بدهید میدانستید که ایشان همان خواننده دعای عهد معروف هستند؟
از روحیه مذهبی او خبر داشتم و میدانستم که در مجالس مذهبی مداحی میکند و دعا میخواند ولی نمیدانستم دعای عهدی که از تلویزیون پخش میشود، صدای اوست؛ هرچند که آن موقع هم دعای عهد را با صدای او میخواندم و تکرار میکردم. بعدها که این را فهمیدم خیلی خوشحال شدم.
آقای فرهمند: ازدواج من و همسرم خیلی سریع انجام شد. من با برادر همسرم دوست بودم و میدانستم که خانواده مذهبی و مقیدی هستند. آن موقع من به دلیل کاری در عربستان زندگی میکردم. با وساطت برادر همسرم، مادر و خواهرانم به خواستگاری رفتند و من هم چندبار بهصورت تلفنی با ایشان صحبت کردم .وقتی متوجه شدیم در موارد مهم و اساسی زندگی با هم همفکریم، تصمیم به ازدواج گرفتیم. من هم چند روز قبل از ازدواج به تهران آمدم و پنج روز بعد از ازدواج همراه همسرم به عربستان برگشتیم.
پس شما هم همراه آقای فرهمند چند سالی در عربستان زندگی کردهاید! حتما امکان حج عمره و تمتع برای شما فراهم بوده؛ درست است؟
بله، ما پنج روز بعد از ازدواج به عربستان سفر کردیم و در ریاض ساکن شدیم. دوری از خانواده برای من سخت بود اما خوشبختانه در جایی زندگی میکردم که تا مکه با اتومبیل 9 ساعت فاصله داشت. این مسئله به من آرامش میداد. البته آقا محسن اول دوست خوبی برایم بوده و بعد همسر خوبی برای مناست. آن دوران تجربه خوبی در زندگی من بود. چون هرازگاهی به زیارت میرفتیم. بهخصوص ماههای حرام که بیتاللهالحرام خلوت بود، طواف کردن و انجام اعمال عبادی خیلی آسان و لذتبخش انجام می شد.
دعای عهد را بعد از سفر کربلا خواندم
در
بین تمام دعاهایی که با صدای محسن فرهمند از برنامههای تلویزیونی پخش
میشود، دعای عهد حال و هوای بهخصوصی دارد. خودش درباره این دعا میگوید:
«بهنظر من نکته مهم در ماندگاری نوای دعای عهد این است که از ابتدا تا
انتها، ملودی برخاسته از دعا بود و فیالبداهه خوانده شد.
در دعای عهد باید توجه داشت که دعا از تمجید پروردگار شروع میشود) اللهم رب النور العظیم و رب الکرسی الرفیع). تا جایی که به درخواستها و اظهار نیاز میرسد. در مورد درخواستها هم باید گفت درخواست التماسی با اعلامی تفاوت دارد. اگر دعای عهدی که خواندهام ماندگار شده، کسی بهدنبال دلایل کرامتی و عرشی نباشد و لو اینکه باور دارم عنایتی به حقیر شده اما توجه به این جنبهها نباید مانع از توجه به تکنیک دعاخوانی شود. چون مداحی با دعاخوانی متفاوت است. دلیلی ندارد که یک مداح خوب الزاما دعاخوان خوبی هم باشد یا بالعکس«.
خوب است بدانید او این دعا را که صبحها از تلویزیون پخش میشود یکی دو روز بعد از زیارت عتبات عالیات خوانده. ماجرا را از زبان خودش بخوانید؛ » اردیبهشت سال ۷۷ برای اولین بار به زیارت عتبات عالیات رفتم. صدام هنوز بود و برای ورود به عراق باید به سوریه میرفتیم و بعد وارد خاک عراق میشدیم. سفر طولانی اما پربرکتی بود.
دو سه روز بعد از بازگشت به ایران بود که مدیر موسسه امام رضا(ع) از من خواست تمام دعاهای مربوط به امام زمان(عج) را اجرا و ضبط کنم. ضبط را از دعای عهد شروع کردم و مدت هشت دقیقه بدون وقفه دعا را خواندم. بعد از ضبط، من و صدابردار تا اندازهای منقلب شده بودیم که آن روز دیگر نتوانستیم دعای دیگری را ضبط کنیم. البته این دعا را با یک اشتباه لفظی خواندهام اما با وجود اینکه آن را چندین بار اصلاح کرده و ورژنهای بهتر و باکیفیتتری ضبط کردهام ولی هیچکدام جای دعای آن روز را نگرفتهاند«.
مخاطبان محترم گروه فرهنگی مشرق می توانند مقالات، اشعار، مطالب طنز، تصاویر و هر آن چیزی که در قالب فرهنگ و هنر جای می گیرد را به آدرس culture@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود.